محل تبلیغات شما

امروزه با توجه به تولید بیش ازحد زباله، محققین روش های متفاوتی برای کنترل آن در نظر گرفته اند. یکی از روش های به کاربرده شده برای کنترل زباله های جامد شهری دفن کردن آنهاست. این محل های دفن زباله که لندفیل نامیده می شود، همانند سازه های دیگر به هنگام مواجه با زله در معرض آسیب قرار می گیرند که در صورت آسیب رسیدن به این محل ها، خسارت های جبران ناپذیر زیست محیطی را به همراه خواهند داشت. یکی از روش های مقاوم سازی این محل ها در برابر زله، استفاده ازلایه های تقویت کننده می باشد. با توجه به وجود انواع لایه های تقویت کننده، در این پژوهش مروری کلی بر انواع این لایه های تقویت کننده و تأثیرات زله بر محل های دفن زباله در حضور این لایه ها پرداخته شده است. بر اساس مطالعات انجام شده استفاده از تقویت کننده های پلی اتیلنی با وزن مولکولی بسیار بالا (ژئوتکستایل نرم)، برای حفاظت از این محل ها در برابر زله بسیار مناسب می باشند.

واژه های کلیدی: لندفیل، محلهای دفن زباله، زله، لایه های تقویت کننده، ژئوتکستایل نرم
مقدمه

امروزه دفن بهداشتی مواد زائد جامد شهری و انتخاب روش دفن مناسب از اهمیـت خاصـی در مسـائل مدیریت شهری برخوردار می باشد. اگرچه دفن بهداشتی مواد زائد جامد شهری در ایران، به عنوان یکی از بهترین راه حل ها جهت کنترل و مدیریت این مواد در حوزه دفع می باشد با این حال دفن بهداشتی در اکثر شهرهای ایران با مشکل روبرو است و مکان های دفن بیشتر محل تلنبار میباشند. زله یکی از وقایع طبیعی است که سالیانه بارها و در مناطق مختلف کره زمین رخ می دهد و همواره باعث رعب انسان ها و ایجاد خسارت های جانی و مالی فراوان به خصوص در کشورهای درحال توسعه و توسعه نیافته می شود. انسان همواره به دنبال یافتن روشی به منظور جلوگیری از آسیب های ناشی از زله است. محل های دفن زباله یکی ازجمله مناطقی است که در حین و بعد از وقوع زله دچار آسیب می شوند. در زمینه طراحی لرزه ای مکان های دفن زباله در دو دهه اخیر تحقیقات زیادی انجام شده است، زیرا در صورت لغزش می تواند منجر به اثرات مخربی بر محیط زیست شود. اکثر تحقیقات انجام شده بر روی پایداری این خاکریزها با روش های تغییر شکل دائمی تمرکز کرده اند. یکی از روشهای کاهش اثرات زله، تضعیف موج ورودی به ساختار خاک زیرین، عوارض رو سطحی است. این روش که در چند سال گذشته ابداع و مورد بررسی قرارگرفته است، با تضعیف امواج نیرومند زمین و درنتیجه کاهش انرژی انتقالی به سازه های رو سطحی می پردازد. ازجمله مصالح کارآمد در این روش ژئوتکستایل ها می باشند که با ایجاد سطحی لغزنده بین دو لایه خاک از انتقال امواج جلوگیری نموده و امواج نیرومند زمین را مستهلک می نمایند. این لایه های تقویت کننده، با ایجاد یک سطح لغزش و یک رابط اصطکاک کوچک، متشکل از دو لایه آستر مصنوعی در تماس با یکدیگر، خاک پایه زیرسازه را محصور می کند و ضریب اصطکاک را به میزان قابل توجهی کاهش می دهند. بررسی تأثیر زله بر محل های دفن زباله امروزه به دلیل توسعه شهرنشینی و کمبود فضا برای توسعه،افزایش سطح بهداشت و زباله شهری تولیدشده را در محل هایی به نام لندفیل دفن می کنند به عبارتی لندفیل، محل هایی برای دفن زباله های شهری می باشند. پرواضح است که تخریب این محل ها منجر به زیان های زیست محیطی و اجتماعی خواهد شد. فلذا حفظ این محل ها در برابر خطراتی مانند زله از اهمیت زیادی برخوردار است. لندفیل ردوود (Redwood ) یکی از لندفیل های موجود در ایالت کالیفرنیا می باشد،که در زله اتفاق افتاده در سال 1969 ،به بزرگای 5.7 مورد آسیب قرار گرفت. زله اتفاق افتاده شده منجر به تخریب جداسازهای ساخته شده با رس شده بود. زله سان فرناندو (San Fernando) نیز در سال  1975موجب آسیب رسانی به تعدادی از لندفیل ها ازجمله، راسل مو (Russel Moe ) و لوپزکانیون (Lopez Canyon ) شد. در سال 1995اولین ارزیابی از عملکرد لندفیل ها در طی زله نورتوریج به دست آمد. آنالیز مع عملکرد چهار لندفیل بدون پوشش و سه لندفیل دارای پوشش ژئوسنتتیکی برای تعیین مقاومت مصالح توده زباله و فصل مشترک پوشش ژئوسنتتیکی انجام شد. نتایج این آنالیزها نشان داد که مقاومت دینامیکی توده زباله از مقاومت برشی مفروض در آنالیز پایداری استاتیکی و همچنین مقاومت دینامیکی پوشش ژئوسنتتیکی بیشتر بوده و این مقاومت بر پایه مقادیر عملی استوار است. با توجه به اهمیت این سازه ها در سال 1998 ماتوسویچ و همکاران مطالعاتی را انجام دادند تا مشخصات رفتار زباله های جامد OII که در معرض لرزه های شدید قرارگرفته اند را تعیین کند. مدول برشی کرنش های کوچک برای زباله ها بر اساس اندازه گیریهای میدانی، سرعت موج برشی و وزن مخصوص به دست آمد. همچنین کاهش مدول و منحنی میرایی حاصله نشان میدهد که زباله جامدOII ماده ای با رفتار نسبتاً خطی در محدوده کرنش کم تا متوسط است، اما هنگامی که کرنش برشی سیکلی حدود%0.1 افزایش یابد این کاهش بسیار چشمگیر خواهد بود. در سال 1998 ماتسوویچ و همکاران مطالعاتی را بر روی عملکرد محل های دفن زباله در برابر زله در کالیفرنیا انجام دادند. تحرکات قوی ثبت شده نشان دادند که بزرگنمایی شتاب حداکثر و شتاب طیفی در نقاط بالایی لندفیل رخ می دهد.این بزرگنمایی ها مخصوصاً برای تحرکات زله قوی دور که با شدت کم اما با فرکانس کوتاه و دوره بلند در ساخت گاه ایجادشده،اتفاق می افتد. با توجه به اهمیت این سازه  ها، یکی از راه های تضعیف موج ورودی به ساختار خاک زیرین عوارض رو سطحی ، استفاده از لایه های تقویت کننده  ژئوسنتتیک ها و ژئوگریدها می باشد که در ادامه مشخصات این لایه های تقویت کننده آورده شده است.
استفاده از لایه های تقویت کننده در سازه ها لینگ و لیو نشان دادند که تقویت ژئوسنتتیکی سختی و ظرفیت باربری روسازی بتن آسفالتی را افزایش می دهد. تحت بارگذاری دینامیکی ، عمر لایه بتن آسفالتی در حضور تقویت ژئوسنتتیکی افزایش یافته است. سیریش نشان داده است که پانل ژئوسل میتواند ظرفیت باربری را به طور قابل ملاحظه ای افزایش داده و نشست خاک بستر رسی و تخلخل را کاهش دهد. پانل ژئوسل باید در سطحی بیشتر از لایه متخلخل یا حداقل در فاصله ای برابر با قطر لایه متخلخل گسترده شود. با افزایش ارتفاع لایه ژئوسل، ممان اینرسی و بنابراین صلبیت برشی و خمشی پانل ژئوسل افزایش می یابد که به طور مؤثری از لایه متخلخل عبور کرده و فشار پی سطحی را به توده خاک مجاور منتقل می کند. ظرفیت باربری کلی شالوده بستر با افزایش چگالی خاک خاکریز افزایش می یابد. بنابراین داشتن یک خاک متراکم در ژئوسل مناسب تر خواهد بود.  غزوی و لواسان طی یک مطالعه پارامتری نقش فاصله بین لایه های تقویتی و پی سطحی و عرض و عمق لایه تقویتی در ظرفیت باربری را نشان دادند. نتایج نشان می دهند که ظرفیت باربری پی های تداخلی بسته به فاصله بین پی ها، در صورت استفاده از ژئوگرید افزایش مییابد. تسلیح و تقویت موجب می شود که ظرفیت باربری شالوده تداخلی در حدود 1.5 برابر افزایش یابد و در صورت استفاده از دو لایه تقویتی ظرفیت 2 برابر خواهد شد. شارما و همکارانش نشان دادند که ظرفیت باربری خاک زمانی که با ژئوسنتتیک تقویت شده باشد بهبود یافته و زمانی که این لایه تقویتی در عمق خاصی و یا عمق مؤثر قرار گرفت نتایج بهتری از بهسازی کسب شد، در فاصله های بیشتر هیچ گونه بهبود خاصی در ظرفیت باربری خاک رخ نخواهد داد. حاجیانی و همکارانش ثابت کردند که اگر لایه های تقویتی در محدوده عمق مؤثر قرار گیرند، با افزایش تعداد  لایه های تقویتی ظرفیت باربری افزایش می یابد توسعه ژئوسنتتیک ها برای استفاده در جداسازی شالوده طی سی سال اخیر، کاربرد خاک مسلح برای پشتیبانی شالوده سطحی توجهات بسیاری را به خود جلب نموده است. مطالعات تجربی، عددی و آنالیزی متعددی برای بررسی رفتار شالوده خاکی مسلح (RSF )در تیپهای مختلف خاک مورد بررسی قرارگرفته است. انتخاب و یا ایجاد مصالح ژئوسنتتیک مناسب برای استفاده به عنوان جداساز شالوده اولین هدف مهم این مقاله می باشد. تعدادی مصالح فصل مشترک صالحیت انتخاب به عنوان جداساز شالوده را دارا بودند. در حالت ایده ال، جداساز شالوده باید شرایط زیر را برآورده سازد.
ضریب اصطکاک هنگام لغزش باید کم و یا حداقل شتاب انتقالی از طریق فصل مشترک باشد. عموماً،ضریب اصطکاک بین0.05 تا 0.15 نه تنها برای استفاده در مناطق بسیار زه خیز بلکه استفاده در سرتاسر جهان مطلوب خواهد بود،اما درجاهایی که در معرض زله متوسط و یا زله های با مقیاس کوچک قرار دارند استفاده از این روش هزینه های گزافی خواهد داشت.
 · ضریب اصطکاک استاتیکی باید اندکی بزرگتر از ضریب دینامیکی باشد تا از لغزش تحت بارهای غیر لرزه ای نظیر باد جلوگیری کند.
 · برای ساده سازی تعریف جداسازی شالوده در طراحی مهندسی، ضریب اصطکاک باید نسبت به عوامل متعددی ازجمله سرعت لغزش، تنش نرمال، فاصله لغزش،رطوبت و دما غیر حساس باشد.
· مصالح فصل مشترک باید در مقابل حملات شیمیایی و بیولوژیکی و اثرات خزش بلندمدت غیر حساس باشد.
 · جابجایی لغزشی حداکثر و ماندگاری ناشی از زله باید به حد کافی کوچک باشد تا به سازه و امکاناتش اجازه عمل دهد
 رفتار ژئوسنتتیک ها تحت بارگذاری تناوبی
 یونی کاریشنان و همکارانش نشان دادند که لایه نازک ماسه با مقاومت بالا که در هر دو وجه لایه تقویت ایجادشده، در بهبود مقاومت و رفتار تغییر شکلی خاک رسی مسلح تحت بارگذاری استاتیکی و تناوبی مؤثر بوده است.
 یگیان و کاداکال کاربرد پوشش های ژئوسنتتیکی برای پاسخ دینامیکی لندفیل را بیان کرده اند. تغییر شکل های لغزشی رخداده در طول فصل مشترک ژئوسنتتیکی می تواند انرژی لرزه ای انتقالی به توده زباله و یا خاک فوقانی را محدود کند. نتایج آنالیز دینامیکی نشان می دهد که پوشش(UHMWPE ژئوتکستایل نرم) در شتاب پایه ورودی بیشتر از0.2 g شتاب لندفیل را به طور قابل ملاحظه ای کاهش داده است. با فرض انتقال کامل برش از طریق پوشش ژئوسنتتیک در یک آنالیز دینامیکی، مقادیر دست بالایی از شتاب می تواند به دست آید. پوشش های ژئوسنتتیكی برای جداسازی شالوده صالحیت و تناسب تعدادی از مصالح سنتتیکی برای اهداف جداسازی شالوده مورد بررسی قرار گرفت. مشخصه های دینامیکی فصل مشترک این مصالح توسط آزمایش های میز لرزان مورد آزمایش قرار گرفت تا بهترین مصالح برای این کاربرد را تعیین کند.
امروزه در مهندسی ژئوتکنیک توجه ویژه ای به مطالعات متمرکز بر امکانسنجی استفاده از مصالح سنتتیکی به عنوان جایگزین ارزان در تکنیک جداسازی لرزه ای می شود. یک جداساز پایه بین پی سطحی و ستون فوقانی ناپیوستگی ایجاد می کند. یک جداساز پایه دو نوع عملکرد دارد:

1 )جداساز پایه طبیعی سازه را به ی دورتر از ساره تغییر می دهد.

2)یک میرایی مضاعف برای جذب انرژی فراهم می کند.


 هوشمند و مارتین ؛ کاوازاجیان و همکارانش؛ یگیان و لحلاف مفهوم استفاده از پوشش ژئوسنتتیک نرم در زیر شالوده سازه برای استهالک انرژی زله از طریق لغزش در راستای فصل مشترک ژئوسنتتیک و بنابراین شتاب کاهش یافته انتقالی به سازه فوقانی ارائه کردند. مطالعات انجام یافته یک ژئوسنتتیک را به عنوان پوشش مناسب برای جداسازی لرزه ای تعیین کردند. دو طرح جایگزین برای استفاده به عنوان پوشش مطرح شدند. اولین طرح جاگذاری پوشش بلافاصله زیر شالوده سازه می باشد. این روش جداسازی شالوده نام دارد و به صورت شماتیک در شکل 1 نشان داده شده است .



عایق بندی شالوده درروش دوم ، پوشش سنتتیکی داخل پروفیل خاک در عمقی زیر شالوده سازه قرار می گیرند. این روش جداسازی خاک نام دارد که در شکل 2 نشان داده شده است.

 



تحقیقات یگیان و کاتان، نتایج آزمایش های تجربی معمول را نشان می دهد که انتخاب مناسب ترین پوشش سنتتیکی به عنوان جداسازی لرزهای را تأیید می کند. جزییات و نتایج آزمایش تجربی میز لرزان که با استفاده از بلوک صلب و همچنین سازه مدل انجام شده است تا عملکرد سازه دارای شالوده جداسازی شده را بررسی کند. آنالیزها و بحث های پیرامون این مطالعه امکانسنجی فنی استفاده از پوشش سنتتیکی برای استهلاک انرژی زله و بنابراین کاهش پاسخ سازه و به حداقل رساندن پتانسیل آسیب سازه هنگام وقوع زله را نشان می دهد. آزمایش های متعددی ازجمله بارگذاری تناوبی و میز لرزان بلوک لغزنده انجام شده تا پاسخ دینامیکی فصل مشترک های مختلف را ارزیابی کند. مبدل های جابجایی برای اندازه گیری لغزش در طول فصل مشترک ژئوتکستایل و اندازه گیری اعوجاج ستون های سازه مدل استفاده می شوند. این آزمایش های با ایجاد تغییرات در تنش نرمال تماسی ، بزرگای جابجایی (لغزش) و نرخ لغزش انجام شده است. تحت این شرایط مختلف آزمایشی،ضریب اصطکاک فصل مشترک ها اندازه گیری و مورد ارزیابی قرار گرفت. مدل ساختمان در آزمایش میز لرزه با استفاده از پوششهای( UHMWPE) ژئوتکستایل نرم، نیروی برشی ستون در سازه مدل روی پوشش ژئوسنتتیک قرار گرفت تا نیروی برشی ستونی مدلی که به میز لرزان ثابت شده مورد مقایسه قرار گیرد. نتایج نشان می دهد که در شتاب پایه بزرگتر از07g،پوشش ژئوسنتتیک انرژی را جذب می کند، بنابراین به طور چشمگیری نیروی برشی ستون در سازه مدل را کاهش می دهد. برای مثال، در شتاب پایه  0.4g نیروی برشی ستون در سازه مدل روی جداساز شالوده تنها35 % مورد متناظر حالتی است که مدل به میز ثابت شده باشد. این مسئله ظرفیت بسیار خوب فصل مشترک(UHMWPE) ژئوتکستایل نرم را در جذب انرژی نشان می دهد.
استفاده از لایه های تقویت کننده در لندفیل ها برای مستهلک نمودن انرژی
یگین  1998پاسخ دینامیکی فصل مشترک های ژئوسنتتیکی بکار رفته در لندفیل ها اغلب توسط آزمایش میز لرزان موردبررسی قرار می گیرند. یگین و همکارانش در پروسه تحلیل پاسخ دینامیکی لندفیل با پوشش ژئوسنتتیکی دریافتند که در فصل مشترکهای مورد آزمایش، روابط نیرو-لغزش با افزایش شیب، اغلب تغییر شکل های صلب و بعدها تغییر شکلهای پالستیک در نقطهای که حداکثر نیروی برشی از طریق فصل مشترک منتقل می شود افزایش می یابد. در این پژوهش روابط نیرو-لغزش با سختی معادل و نسبت میرایی مدل سازی شدند. این پارامترهای معادل به عنوان تابعی از جابجایی لغزشی برای محاسبات رفتار غیرخطی فصل مشترک ها به وجود آمدند. خواص دینامیکی یک  لایه خاک معادل، با استفاده از سختی معادل و میرایی ایجاد شد که پاسخ دینامیک این لایه خاک معادل مشابه پاسخی است که فصل مشترک ژئوسنتتیک نشان می دهد و هدف آن مدلسازی فصل مشترک ژئوسنتتیکی تحت آنالیز انتشار امواج نظیر آنالیز SHAKE بود. ویژگی  های لایه  خاک معادل با مقایسه پاسخ های دینامیکی اندازه گرفته شده در بلوک صلب جای گذاری شده روی ژئوسنتتیک، با پاسخ های محاسبه شده توسط نرم افزار SHAKE اعتبار سنجی شد و ویژگی های  لایه خاک معادل بسط یافت و روشی برای آنالیز پاسخ دینامیک لندفیل دارای ژئوسنتتیک ارائه شده است .
برگادو به یک مطالعه موردی از ارزیابی مشخصه های مقاومت برشی فصل مشترکهای مورد مواجهه در دنیای امروز پرداخت که در آن بر شبیه سازی شرایط زمین و کاربرد متعاقب این نتایج در تحلیل پایداری سیستم آستر تأکید کرد.بیش از 70 آزمایش برش مستقیم بزرگ انجام شد تا خواص مقاومت برشی فصل مشترک در سیستم آستر کامپوزیت را با استفاده مصالح مختص پروژه تحت شرایط مختص سایت در پژوهش های لندفیل های غیر مخرب و مخرب واقع در ایالت ساکائو تایلند ارزیابی کند. فصل مشترک بحرانی در بین ژئوتکستایل ها و ژئوممبرین های نرم ، ژئوممبرین و آستر رسی ژئوسنیتتیک، ژئوممبرین نرم و آستر رس متراکم با زاویه اصطکاک فصل مشترکها از6.5 تا 10.5 در شرایط خشک از 6.5 تا  9.5 در شرایط مرطوب قرار گرفتند. باقیمانده تنش برشی در این فصل مشترکها در جابجایی کمتر از4 میلیمتر به دست آمد.
سه روش بنام های روش تعادل حدی ، روش حدی، رویکرد ستون کامپوزیت ساده برای ارزیابی بارهای کششی القاء شده به اجزای ژئوسنتتیک بکار برده شده اند. روش اس سی سی توسط لی یو( تنش کششی مصالح ژئوسنتتیکی با توجه به خاک روی پوشش شیب لندفیل ها)پیشنهاد شد که در آن با احتساب نیروی تعادل و همچنین جابجایی سازگار نتایج رضایت بخشی را به دست آورده است. ضریب اطمینان برای اجزای ژئوسنتتیک برای هر دو نوع لندفیل بزرگتر از3 به دست آمده است.
توزیانتان (Thusyanthan) در سال 2006 مطالعه ای بر روی کشش در ژئوممبرین های شیب های لندفیل، تحت بارگذاری استاتیکی و لرزه ای مطالعه آزمایش سانتریفیوژ انجام داد. این مطالعه بر اساس آزمایش دینامیکی سانتریفیوژ واقع است که اثرات بارگذاری لرزه ای روی کشش توسط ژئوممبرین روی شیب لندفیل را بررسی می کند. لندفیل مدلسازی شده در آزمایش دینامیکی سانتریفیوژ یک لندفیل زباله جامد شهری با ارتفاع 7 متر با یک  لایه سیستم پوشش ژئوممبرین-رس(شیب جانبی  47 درجه و طول شیب10متر) می باشد. نتایج نشان می دهد که یک بارگذاری لرزه ای متوسط (شتاب پایه بین 0.1تاg 0.3)  می تواند به افزایش تنش ماندگار ژئوممبرین از 5 تا 25 %منجر شود. تقویت ژئوسنتتیكی لندفیل ها در آمریكا اخیراً در آمریکا رویکردهای جدید اجراشده است که شامل استفاده از تقویت های ژئوسنتتیکی در پوشش نهایی و سیستم پوشش پایه است. بخصوص، این رویکردها، طراحی مرسوم سازه های مسلح خاکی در معرض نشست های مختلف و همچنین روکش های مسلح به تقویت کننده های ژئوسنتتیکی موازی شیب، تقویتکننده های افقی ژئوسنتتیکی مهارشده در توده زباله و الیاف تقویت کننده را شامل می شود. از سازهای مرسوم خاکی مسلح به ژئوسنتتیک (برای مثال پنجه شیبهای پوششی) و همچنین تقویتکننده های ژئوسنتتیکی موازی با شیبهای پوششی طی 20 سال اخیر در آمریکا استفاده شده است. طراحی های مرسوم سازه های خاکی مسلح تفاوت چندانی با طراحی این سیستم ها برای استفاده در زیرساخت های حمل ونقل ندارد. لازم به ذکراست، چه بسا این سازه های خاکی مسلح اغلب بر روی مصالح زباله با تراکم پذیری بالا قرارگرفته اند. سازه های متداول خاکی تقویت شده حتی در برابر نشست های تفاضلی بزرگ عملکرد بسیار خوبی داشت هاند. تقویت کننده های ژئوسنتتیکی استفاده شده در روکش که در موازات شیب های جانبی قرارگرفته اند، یک روش جایگزین خوب در آمریکا بوده و برای ایجاد شیب های پوششی مناسب است. بااینحال، این روش در بعضی موارد به علت اامات مقاومت کششی بسیار بالا می تواند درشیب های نسبتاً طولانی و یا تند نامناسب باشد. اخیراً در آمریکا الیاف تقویتی و تقویت کننده های افقی برای تثبیت روکش شیب ها مورداستفاده قرارگرفته اند. همانطور که انتظار میرفت، تقویت کننده های مضاعف منجر به بالا رفتن ضریب اطمینان می شود درحالیکه افزایش تمایل شیب موجب کاهش پایداری می شود. بااینحال، باید توجه داشت که افزایش زاویه اصطکاک خاک منجر به افزایش مقاومت کششی نرمالیزه درشیب های مسلح به الیاف می شود. همچنین باید توجه داشت که افزایش ارتفاع کلی شیب یا افزایش طول کلی تأثیر زیانباری بر بهره وری تقویت کننده های افقی و تقویت کننده های الیافی ندارد. مطالعات موردی انجام شده بر روی سازه های خاکی مسلح مرسوم در پروژه های لندفیل و همچنین در مواردی که پوشش های مسلح به ژئوسنتتیک های موازی شیب، استفاده از ژئوسنتتیک های افقی مهارشده در توده زباله یا الیاف تقویتی استفاده شده، عملکرد بسیار خوبی را به ثبت رسانده است.
نتیجه گیری
 امروزه به دلیل توسعه شهر نشینی و کمبود فضا برای توسعه،افزایش سطح بهداشت و زباله شهری تولید شده را در محل هایی به نام لندفیل دفن می کنند به عبارتی لندفیل، محل هایی برای دفن زباله های شهری می باشند. پر واضح است که تخریب این محل ها منجر به زیان های زیست محیطی و اجتماعی خواهد شد. کاهش و مستهلک نمودن امواج نیرومند زله به سبب کاهش انرژی و در نتیجه شتاب طرح ورودی وارده بر ساختار محل های دفن زباله، از اهمیت زیادی بر خوردار است. با مستهلک نمودن امواج نیرومند زله، برای ایجاد ساختاری پایدار و مقاوم در برابر زله ی تضعیف شده نسبت به امواج ورودی اولیه، نیاز به میزان هزینه کمتری است. استفاده از ژئوتکستایل ها به این منظور جزو اقتصادی ترین روش هاست. با توجه به اینکه استفاده از ژئوتکستایل ها به منظور مستهلک سازی امواج نیرومند زمین در محل های دفن زباله از لحاظ تئوری موثر است فقدان جنبه های بیشتر این روش( محل قرار گیری لایه ها، تعداد  لایه ها و فواصل قرار گیری آنها)در ایمن سازی محل های دفن زباله احساس می شود. لذا در این تحقیق به استفاده از ژئو تکستایل های نرم به منظور کاهش اثرات لرزه ای بر پایداری محل های دفن زباله پرداخته شده است.
نویسندگان: 1حمید علی الهی 2 -مریم پیامی
 

کاربرد ژئوتکستایل به عنوان عایق

محصولات ژئو سنتتیک

استفاده از لایه های تقویت کننده جهت کاهش اثر زلزله در محل های دفن زباله

های ,استفاده ,ها ,لایه ,تقویت ,زباله ,استفاده از ,فصل مشترک ,تقویت کننده ,که در ,های دفن ,مستهلک نمودن امواج ,نمودن امواج نیرومند ,آزمایش دینامیکی سانتریفیوژ ,پاسخ دینامیکی لندفیل

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

نماینده رسمی یاسکاوا در ایران عشق صادقانه